غربت امام حسن(ع)در ادبیات داستانی
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۸۷۵۸۷
شب قاسم و عبدالله در عزاداریهای دهه اول محرم حالا دیگر جزو مهمترین شبهای هیئتها هستند، به خصوص برای نوجوانان، جوانان و خانوادهها که در پی معرفی یک الگوی خوب به فرزندان خود هستند.
این است که ما از قدیم با این شخصیتها آشنا هستیم و میدانیم که این بزرگواران فرزندان امام حسن(ع) هستند، اما کمتر رمانی درباره نقش و حضور آنها در کربلا دیدهایم و خواندهایم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«نشان حُسن» رمانی عاشورایی است یا درباره امام حسن(ع)؟
طبیعتاً رمانی عاشورایی است. اولاً من معتقدم امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هر دو در یک مسیر حرکت میکنند و راهی را به ما نشان میدهند که به هیچ وجه از هم جدا نیست. ما در نشان حُسن میبینیم که راه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) دقیقاً در یک سمت و سو است. یعنی اگر امام حسن(ع) صلح را نپذیرفته بودند کربلایی هم نداشتیم. در اینکه این رمان متوجه امام حسن(ع) است شکی نیست ولی اگر بخواهیم محتوا را مورد داوری قرار دهیم باید بگوییم این رمان یک رمان عاشورایی است. چون نقش فرزندان امام حسن(ع) در عاشورا را بررسی و تأثیر آنها را روایت میکند.
تحقیقات شما درباره کتاب چگونه بود؟ مثلاً در کتاب شما با نام یکی از فرزندان امام حسن(ع) یعنی «حسن مُثَنی» آشنا میشویم که پیشتر نام او را نشنیده بودیم.
ایشان حسن دوم است و به همین دلیل به حسن مثنی معروف شدهاند. واقعیت قصه این است که قرار بود من درباره حضرت قاسم(ع) رمان بنویسم. وقتی وارد پژوهش درباره حضرت قاسم(ع) شدم دیدم قصه فراتر از یک فرزند امام حسن(ع) است و نقش فرزندان و اطرافیان امام حسن(ع) در عاشورا بسیار پررنگ است. ما فقط عبدالله بن حسن(ع) را میشناسیم و میدانیم دختر امام حسن(ع)، مادر امام باقر(ع) هستند. اما قصه بسیار فراتر از اینهاست. این را هم باید بگویم که درباره بعضی فرزندان امام حسن(ع) هم هنوز تردیدهایی وجود دارد و تعداد آنها بیشتر از چیزی که میگویند ذکر میشود، اما چون روایتها مختلف بود باید روایتهایی را انتخاب میکردم که سندیت بیشتری دارند. به عنوان مثال حضور دو فرزندان امام حسن(ع) در کربلا ثابت نشده است و من هم اسمی از آنها نیاوردم، ولی شخصیتهایی که در رمان نشان حُسن حضور دارند همه با استنادهای تاریخی بوده است.
شما در یک گفتوگو از کتاب «پس از بیست سال» آقای سلمان کدیور نام برده بودید که بخش زیادی از آن حاصل خیالپردازی نویسنده است. نظرتان درباره استفاده از خیال در رمان دینی چیست؟
بله من هم رمان «پس از بیست سال» را خوانده و از آن استقبال کردهام. اینجا اصلاً نمیخواهم وارد حیطه نقد شوم، اما من هم یک بار از زبان آقای کدیور خواندم که در این رمان خیالپردازی هم شده است. ادبیات آیینی مکتبی است که اصول خاص خودش را دارد و من سعی کردهام از این اصول پیروی کنم. در این مکتب نقل قول و خیالپردازی از زبان معصوم جایز نیست. من این را در نشان حُسن هم رعایت کردم و حتی اگر به ضرر داستان بود از آن استفاده نکردم. به همین دلیل خودم به تاریخ کاملاً وفادار بودم. اما اینکه منابع چگونه است، باید بگویم تاریخ پیش از قرن۵ هجری درباره این بزرگواران اطلاعات بسیار کمی میدهد. نویسنده آیینی نه تنها باید منابع متقدم را بخواند بلکه باید منابع دست سوم را هم بخواند تا بتواند از دلایل و تحلیلهایی که علما و دانشمندان از وقایع تاریخ اسلام کردهاند استفاده کند و اطلاعات مورد نیاز خودش را استخراج کند. من در نشان حُسن از حدود ۳۵ منبع استفاده کردم. سعی کردم هیچ چیزی غیرواقعی نباشد و خیالپردازی نکنم، مگر در جاهایی که درباره معصوم صحبتی نداشتهام. استفاده از خیال به جز در مواجهه با معصوم اشکال ندارد، به شرطی که منطق و واقعیت آن مسئله را زیر سؤال نبرد. من هم از خیال استفاده کردم، چنان که شخصیت انس که در فصل سوم به داستان میآید کاملاً خیالی است.
ما اشعار آیینی موفق زیادی داریم که بخش زیادی از آنها خیالپردازی و مضمونپردازی با مسئله عاشوراست. چرا ادبیات داستانی از این تجربه موفق استفاده نکند و توجه بیشتری به خیال داشته باشد؟
خود من به صورت روزانه و دقیق کارهای آقای برقعی را دنبال میکنم، میخوانم و گوش میکنم. چیزی که باید بگویم این است که خیال و تحریف با هم فرق دارند. ما در برابر تحریف مسئول هستیم. من به شخصه تا جایی که دستم باز باشد از خیال استفاده میکنم. به هر حال رمان یعنی خیال و ما ناگزیر از استفاده از خیال هستیم، اما یک جایی میبینیم که به اسم خیال دارند تحریف میکنند. قیمت اشک مردم نباید تحریف یک واقعه تاریخی و مستند باشد. ما حتماً باید بین خیال و تحریف تاریخ تمیز قائل شویم و حواسمان باشد که داریم درباره چه کسی خیالپردازی میکنیم. ما به هیچ عنوان حق نداریم درباره معصوم خیالپردازی کنیم، مگر اینکه منطق آن شعر و داستان آن قدر بدیهی باشد که ما را متقاعد کند.
نظرتان درباره کتاب «پدر، عشق، پسر» چیست؟ چون این کتاب هم خیلی خیالپردازی دارد.
آقای شجاعی که استاد من هستند. این کتاب هم خیالپردازی دارد ولی از جانب معصوم نیست. یعنی آقای شجاعی اصول ادبیات آیینی را زیر سؤال نبردهاند. بار احساسی کتاب بالاست ولی من ندیدم که خدشهای به اصول ادبیات آیینی وارد کرده باشند.
الگوی من به عنوان یک نویسنده تازهکار کتاب «آفتاب در حجاب» آقای سیدمهدی شجاعی. کتاب «پس از دلی» آقای شهسواری را کتابهای کاملی در حوزه داستان دینی و آیینی میبینم.
چرا تاکنون درباره فرزندان امام حسن(ع) و حتی خود حضرت کتابی نوشته نشده است یا بسیار معدود است؟
چون این جای خالی احساس میشد به سمت نوشتن نشان حُسن رفتیم. کما اینکه درباره امام هادی(ع) هم پیشتر کار نشده بود و حالا انجام شده است. درباره فرزندان امام حسن(ع) هم خیلی جستوجو کردم ولی چیزی پیدا نکردم. فقط یک کتاب به نام «احلی من العسل» در کاشان چاپ شده بود که نتوانستم پیدایش کنم و پیش از نوشتن نشان حُسن آن را بخوانم. اینکه چرا درباره فرزندان امام حسن(ع) رمانی نوشته نشده و چرا این خانواده تأثیرگذار گمنام بودهاند معلوم نیست. از یک چیزی هم نباید غافل شویم که ادبیات آیینی در کشور ما ادبیات نوپا و نوظهوری است و سالهای زیادی نیست که نویسندگان دارند به این حوزه علاقهمند میشوند. شاید اگر نشان حُسن امسال نوشته نمیشد، سال دیگر این طرح به ذهن نویسنده دیگری میرسید و نوشته میشد.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: فرزندان امام حسن ع ادبیات آیینی خیال پردازی نشان ح سن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۸۷۵۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نرمخویی و مدارا از خصوصیات پیامبر (ص) بود
به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام والمسلمین محمد حسین کبیریان مدیر حوزه علمیه خواهران استان تهران امروز در مراسم تجلیل از اساتید حوزه های علمیه خواهران استان تهران که در آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی برگزار شد، با گرامیداشت یاد و خاطره شهید مطهری گفت: اولین وحی خداوند متعال اشاره به معلم بودن خداوند دارد که نشان می دهد معلم بودن ارزش بسیار والایی دارد.
وی افزود: وقتی خداوند پیامبر را مبعوث می کند شان او را شان معلمی نشان می دهد. این جایگاه افتخار و حساسیت دارد. اگر بخواهیم جایگاه اصلی آن را در نظر بگیریم باید ببنیم خداوند و پیامبر او چگونه به تعلیم و تربیت مردم می پرداخت. اگر قرار است که شما وارث پیامبر باشید کار حساس خواهد بود.
مدیر حوزه علمیه خواهران استان تهران ادامه داد: نرمخویی، مدارا، تواضع و غمخوار مردم بودن از خصوصیات پیامبر (ص) بود اگر قرار است که شما جانشین ایشان باشید اولین اقدام شما باید دلسوزی نسبت به کسانی باشد که در اختیار شما قرار داده شده که تربیت کنید. اگر قرار است که طلبه ای در تراز انقلاب و دین تربیت شوند باید مثل شهید مطهری نیاز شاگرد خود را پیدا کرده و برطرف کنید.
حجت الاسلام والمسلمین کبیریان بیان کرد: شهید مطهری زمانی تشخیص می دهند که باید کتاب فلسفی بنویسند و یک زمان احساس می کنند باید شبهات را پاسخ دهند کتاب عدل الهی را می نویسند، یک زمانی احساس می کنند که حقوق زن رعایت نمی شود کتاب حقوق زن را می نویسند، یک زمانی هم احساس می کنند که باید برای کودکان کتاب بنویسند آن استاد که به حق باید قلم به دست گرفته و کتاب داستان و راستان می نویسند و این نشان می دهد که ایشان برای خود شان و جایگاه قائل نیست بلکه به نیاز جامعه توجه دارند و با توجه به آن کار می کنند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اگر ما هم بخواهیم مثل استاد مطهری موفق و پاسخگو باشیم باید به نیاز جامعه توجه کنیم و شانی جز خدمتگزاری برای خود قائل نباشیم. اگر قرار باشد طلبه تراز تربیت کنیم باید علم خود را به روزرسانی کنیم که شبهات هر زمان را با توجه به آن زمان پاسخ دهیم. در این مسیر باید به تحقیق و پژوهش پرداخته و با جامعه در ارتباط باشیم و پاسخ های قانع کننده بدهیم. باید معارف الهی را به خوبی آموزش ببینیم و آن را به جامعه انتقال دهیم.
کد خبر 6093766 فاطمه علی آبادی